با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Bib

bɪb bɪb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(بچه) پیش‌بند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Her bib was dirty.
- پیش‌بندش کثیف بود.
- That baby hated his bib.
- اون بچه از پیش‌بندش متنفر بود.
noun countable
قسمت بالایی پیش‌بند یا روپوش (که سینه را می‌پوشاند)
- torn bib
- قسمت بالایی پیش‌بند که پاره شده است
- The bib of my pinafore is wet.
- قسمت بالایی روپوش من خیس است.
noun countable
انگلیسی بریتانیایی ورزش (پیراهن سبک بدون آستین دارای شماره‌ که روی لباس‌های دیگر پوشیده می‌شود و در بازی‌های تیمی برای نشان دادن اینکه فرد برای کدام تیم بازی می‌کند از آن استفاده می‌شود) کاور ورزشی
- a green bib
- کاور ورزشی سبز
- a race bib
- کاور ورزشی مسابقه
noun countable
(پر پرنده یا خز پستاندار که رنگ آن با سایر قسمت‌ها متفاوت است) سینه
- the white bib of a rooster
- سینه‌ی سفید خروس
- the white bib of a bear
- سینه‌ی سفید خرس
abbreviation
(Biblical و Bible) انجیل، کتاب مقدس مسیحیان، مربوط به انجیل، مربوط به کتاب مقدس مسیحیان
- He reads the Bib every day.
- او هر روز انجیل می‌خواند.
- He quotes Shakespeare as well as Bib passages.
- او از شکسپیر و همچنین عبارات کتاب مقدس نقل می‌کند.
verb - intransitive
قدیمی می‌خواری کردن، باده‌گساری کردن، دم به خمره زدن
- The old professor has been known to bib on occasion.
- این استاد مسن به باده‌گساری کردن گاه‌وبیگاه معروف بوده است.
- They invited me to bib.
- آن‌ها مرا به دم به خمره زدن دعوت کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bib

  1. verb Drink moderately but regularly
    Synonyms: tipple
  2. noun
    Synonyms: napkin, tucker, face-cloth, chin-wiper, collar, dickey

ارجاع به لغت bib

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bib» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bib

لغات نزدیک bib

پیشنهاد بهبود معانی