امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Birthmark

ˈbɜːrθmɑːrk ˈbɜːθmɑːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
لکه یا خال ماه‌گرفتگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد birthmark

  1. noun blemish one is born with
    Synonyms: angioma, beauty mark, hemangioma, mole, mother’s mark, nevus, port wine stain

ارجاع به لغت birthmark

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «birthmark» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/birthmark

لغات نزدیک birthmark

پیشنهاد بهبود معانی