گذشتهی ساده:
brewedشکل سوم:
brewedسومشخص مفرد:
brewsوجه وصفی حال:
brewingشکل جمع:
brews(آبجو) درست کردن، ساختن، به عمل آوردن
This beer has been specially brewed.
این آبجو بهطریق ویژهای به عمل آمده است.
He wants to learn how to brew his own beer at home.
او میخواهد یاد بگیرد که چگونه آبجوی خود را در خانه بسازد.
(چای یا قهوه) درست کردن، دم کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tea you have brewed is aromatic.
این چای که دم کردهاید، خوشبو است.
freshly-brewed tea
چای تازهدم
(اتفاق ناخوشایند) درحال شکل گرفتن، درحال رخ دادن، در شرف وقوع بودن، درحال بهوجود آمدن
The storm that is brewing against the prime minister.
توفانی که علیه نخستوزیر درحال بهوجود آمدن است.
Tension began to brew between the two colleagues during the meeting.
در این دیدار، تنش بین دو همکار در شرف وقوع بود.
The dark clouds signaled that a storm was brewing on the horizon.
ابرهای تیره نشان میدادند که طوفانی در افق درحال رخ دادن است.
آبجو (در شرایط خاص به عمل آمده است)
Last year's brew was better than this year's.
آبجو تخمیرشدهی پارسالی از امسالی بهتر است.
The brewery is known for its unique brews with exotic flavors.
کارخانهی آبجوسازی بهخاطر آبجوهای بینظیرش با طعمهای خارقالعاده معروف است.
انگلیسی بریتانیایی نوشیدنی (چای یا آبجو)، دمنوش
I prefer a dark brew with a rich taste on a chilly evening.
من یک دمنوش غلیظ با طعمی غنی را در یک عصر سرد ترجیح میدهم.
Make me a brew, Zahra.
زهرا برای من نوشیدنی درست کن.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brew» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brew