گذشتهی ساده:
brevitedسومشخص مفرد:
brevitsوجه وصفی حال:
brevitingشکل جمع:
brevitsانگلیسی بریتانیایی شکار کردن، دنبال غذا گشتن
The fox brevit in the tall grass, stalking its prey.
روباه در علفهای بلند دنبال غذا میگردد و شکار خود را تعقیب میکند.
The squirrel brevit through the trees.
سنجاب در میان درختان دنبال غذا میگردد.
انگلیسی بریتانیایی مخفیانه تجسس کردن، مخفیانه جستجو کردن، سرک کشیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Stop breviting around my personal belongings.
سرک کشیدن در وسایل شخصی من را بس کنید.
The detective brevits in the shadows, gathering information discreetly.
کارآگاه در خفا مخفیانه تجسس میکند و اطلاعات را بااحتیاط جمعآوری میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brevit» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brevit