با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cellular

ˈseljələr ˈseljələ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cellulars

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    زیست‌شناسی سلولی، یاخته‌ای
    • - Cellular respiration is the process by which cells convert oxygen and glucose into energy.
    • - تنفس سلولی فرایندی است که در آن سلول‌ها اکسیژن و گلوکز را به انرژی تبدیل می‌کنند.
    • - The cellular structure of a plant allows it to photosynthesize.
    • - ساختار یاخته‌ای گیاه به آن امکان فتوسنتز را می‌دهد.
  • adjective
    تکنولوژی سلولی، سلولار (مربوط به فناوری بی‌سیم)
    • - The rapid advancements in cellular technology have revolutionized the way we communicate.
    • - پیشرفت‌های سریع در فناوری سلولی، شیوه‌ی ارتباط ما را متحول کرده است.
    • - The cellular network in our area is quite strong.
    • - شبکه‌ی سلولار در منطقه‌ی ما بسیار قوی است.
  • adjective
    (نساجی) خانه‌خانه، لانه‌زنبوری، مشبک
    • - the cellular design of the tablecloth
    • - طرح خانه‌خانه‌ی رومیزی
    • - The cellular curtains added an elegant touch to the room.
    • - پرده‌های لانه‌زنبوری جلوه‌ی زیبایی به اتاق دادند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cellular

  1. adjective Characterized by or divided into or containing cells or compartments (the smallest organizational or structural unit of an organism or organization)
    Antonyms: noncellular

ارجاع به لغت cellular

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cellular» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cellular

لغات نزدیک cellular

پیشنهاد بهبود معانی