فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Chi

ˈkaɪ tʃiː kaɪ tʃiː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    chis

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای اول: ch'i

این لغت در معنی اول به شکل qi نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری chi رایج است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    پزشکی ورزش چی (مفهومی شبه‌علمی در طب چینی که اعتقاد بر این است که نیروی حیاتی بخشی از هر موجود زنده است)
    • - The ancient Chinese believed that a disruption in one's chi could lead to illness.
    • - چینی‌های باستان معتقد بودند که اختلال در چی می‌تواند منجر به بیماری شود.
    • - The concept of qi is central to many Eastern martial arts.
    • - مفهوم چی در بسیاری از هنرهای رزمی شرقی نقش اساسی دارد.
  • noun countable uncountable
    ریاضی زبان‌شناسی کای، کی (بیست‌ودومین حرف الفبای یونانی)
    • - In Greek numerals, Chi holds the value of 600.
    • - کای در دستگاه شمارش یونانی مقدار ۶۰۰ را دارد.
    • - `Chi` is commonly used in mathematical equations and scientific theories.
    • - از کی معمولاً در معادله‌های ریاضی و نظریه‌های علمی استفاده می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد chi

  1. noun The circulating life energy that in Chinese philosophy is thought to be inherent in all things; in traditional Chinese medicine the balance of negative and positive forms in the body is believed to be essential for good health
    Synonyms: qi, chi, ankh, ki
  2. noun The 22nd letter of the Greek alphabet
    Synonyms: khi

ارجاع به لغت chi

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chi

لغات نزدیک chi

پیشنهاد بهبود معانی