گذشتهی ساده:
chillaxedشکل سوم:
chillaxedسومشخص مفرد:
chillaxesوجه وصفی حال:
chillaxingآمیزواج آرام بودن و استراحت کردن، بیخیال بودن و لذت بردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Sometimes you just need to chillax and stop overthinking everything.
بعضی وقتا فقط لازمه بیخیال باشی و دیگه به همه چی زیادی فکر نکنی.
The beach is the perfect place to chillax and forget about your problems.
ساحل بهترین جا برای آرام گرفتن و فراموش کردن مشکلاته.
گذشتهی ساده chillax در زبان انگلیسی chillaxed است.
شکل سوم chillax در زبان انگلیسی chillaxed است.
وجه وصفی حال chillax در زبان انگلیسی chillaxing است.
سومشخص مفرد chillax در زبان انگلیسی chillaxes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «chillax» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chillax