آخرین به‌روزرسانی:

Chino

ˈt͡ʃiːnoʊ ˈt͡ʃiːnəʊ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

چینو (نوعی پارچه از جنس کتان که به‌ شکل جناغی بافته شده و محکم و بادوام است)

The fabric of my new pants is chino.

پارچه‌ی شلوار جدیدم چینو است.

The chino fabric has a smooth texture.

پارچه‌ی چینو بافتی صاف و نرم دارد.

noun plural

پوشاک شلوار چینو (chinos)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The store had a great selection of chinos in various colors and sizes.

این فروشگاه دارای مجموعه‌ای عالی از شلوارهای چینو در رنگ‌ها و اندازه‌های مختلف بود.

My dad prefers to wear chinos.

پدرم ترجیح می‌دهد شلوار چینو بپوشد.

prefix

چینی و ...، چین و ... (-Chino)

Sino-Soviet split

شکاف چینی-شوروی

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت chino

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chino» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chino

لغات نزدیک chino

پیشنهاد بهبود معانی