مربوط به کریسمس، کریسمسی، دارای حالوهوای کریسمس، کریسمسگونه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The house was adorned with Christmassy decorations.
خانه با دکوراسیون کریسمسگونهای تزئین شده بود.
The house looked beautifully Christmassy with all the lights and decorations.
خانه با این چراغها و تزئینات حالوهوای کریسمسی زیبایی داشت.
She wore a Christmassy shirt to the party.
او برای مهمانی پیراهنی با حالوهوای کریسمس پوشیده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «Christmassy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/christmassy