فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cirque

ˈsɜːrk ˈsɜːk

توضیحات:

همچنین می‌توان از cwm به‌ جای cirque استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

زمین‌شناسی سیرک یخچالی، پَهنه‌چال، چالگاه، چالان (فرورفتگی بزرگ که توسط یخ‌رود در دامنه‌ی کوه ایجاد می‌شود.)

The melting snow created a small lake in the bottom of the cirque.

آب شدن برف، دریاچه‌ی کوچکی در کف سیرک یخچالی ایجاد کرد.

The hikers marveled at the breathtaking view of the cirque from the summit.

کوهنوردان از منظره‌ی خیره‌کننده‌ سیرک یخچالی از روی قله شگفت‌زده شدند.

noun countable

سیرک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The cirque was filled with acrobats artists.

سیرک پر از هنرمندان آکروبات بود.

We watched the performers showcased their skills in the cirque.

ما دیدیم که نوازندگان مهارت‌های خود را در سیرک به نمایش گذاشتند.

noun

دایره، دایره‌ی کوچک، میدان کوچک

The children formed a cirque around the magician, eagerly awaiting his next trick.

بچه‌ها دور شعبده‌باز دایره‌ای تشکیل دادند و مشتاقانه منتظر ترفند بعدی او بودند.

The acrobat twirled through the air, creating a perfect cirque with her body.

آکروبات در هوا چرخید و یک دایره‌ی زیبا با بدنش ایجاد کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cirque

  1. noun a steep-walled semicircular basin in a mountain; may contain a lake
    Synonyms:
    basin circle circus corrie cwm circlet

ارجاع به لغت cirque

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cirque» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cirque

لغات نزدیک cirque

پیشنهاد بهبود معانی