همچنین میتوان از cwm به جای cirque استفاده کرد.
زمینشناسی سیرک یخچالی، پَهنهچال، چالگاه، چالان (فرورفتگی بزرگ که توسط یخرود در دامنهی کوه ایجاد میشود.)
The melting snow created a small lake in the bottom of the cirque.
آب شدن برف، دریاچهی کوچکی در کف سیرک یخچالی ایجاد کرد.
The hikers marveled at the breathtaking view of the cirque from the summit.
کوهنوردان از منظرهی خیرهکننده سیرک یخچالی از روی قله شگفتزده شدند.
سیرک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The cirque was filled with acrobats artists.
سیرک پر از هنرمندان آکروبات بود.
We watched the performers showcased their skills in the cirque.
ما دیدیم که نوازندگان مهارتهای خود را در سیرک به نمایش گذاشتند.
دایره، دایرهی کوچک، میدان کوچک
The children formed a cirque around the magician, eagerly awaiting his next trick.
بچهها دور شعبدهباز دایرهای تشکیل دادند و مشتاقانه منتظر ترفند بعدی او بودند.
The acrobat twirled through the air, creating a perfect cirque with her body.
آکروبات در هوا چرخید و یک دایرهی زیبا با بدنش ایجاد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cirque» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cirque