فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cirque

ˈsɜːrk ˈsɜːk
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از cwm به‌ جای cirque استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    زمین‌شناسی سیرک یخچالی، پَهنه‌چال، چالگاه، چالان (فرورفتگی بزرگ که توسط یخ‌رود در دامنه‌ی کوه ایجاد می‌شود.)
    • - The melting snow created a small lake in the bottom of the cirque.
    • - آب شدن برف، دریاچه‌ی کوچکی در کف سیرک یخچالی ایجاد کرد.
    • - The hikers marveled at the breathtaking view of the cirque from the summit.
    • - کوهنوردان از منظره‌ی خیره‌کننده‌ سیرک یخچالی از روی قله شگفت‌زده شدند.
  • noun countable
    سیرک
    • - The cirque was filled with acrobats artists.
    • - سیرک پر از هنرمندان آکروبات بود.
    • - We watched the performers showcased their skills in the cirque.
    • - ما دیدیم که نوازندگان مهارت‌های خود را در سیرک به نمایش گذاشتند.
  • noun
    دایره، دایره‌ی کوچک، میدان کوچک
    • - The children formed a cirque around the magician, eagerly awaiting his next trick.
    • - بچه‌ها دور شعبده‌باز دایره‌ای تشکیل دادند و مشتاقانه منتظر ترفند بعدی او بودند.
    • - The acrobat twirled through the air, creating a perfect cirque with her body.
    • - آکروبات در هوا چرخید و یک دایره‌ی زیبا با بدنش ایجاد کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cirque

  1. noun A steep-walled semicircular basin in a mountain; may contain a lake
    Synonyms: basin, corrie, circle, circlet, circus, cwm

ارجاع به لغت cirque

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cirque» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cirque

لغات نزدیک cirque

پیشنهاد بهبود معانی