(ریش) تراشیده، سهتیغه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her cleanshaven face looked youthful and fresh.
صورت تراشیدهاش جوان و شاداب به نظر میرسید.
The cleanshaven man walked into the room.
مرد سهتیغهشده وارد اتاق شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cleanshaven» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cleanshaven