امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Clinician

klɪˈnɪʃn klɪˈnɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    clinicians

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پزشکی روان‌پزشکی روان‌شناسی پزشک بالینی، روان‌پزشک بالینی، درمانگر، متخصص بالینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- With their expertise, clinicians play a crucial role in the healthcare system.
- متخصصان بالینی با تخصص خود نقش مهمی در سیستم مراقبت‌های بهداشتی ایفا می‌کنند.
- The clinician recommended a specialized treatment plan for the patient's chronic condition.
- پزشک بالینی یک برنامه‌ی درمانی تخصصی را برای شرایط مزمن بیمار توصیه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت clinician

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «clinician» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clinician

لغات نزدیک clinician

پیشنهاد بهبود معانی