Cockatoo

ˈkɑːkətuː ˌkɒkəˈtuː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cockatoos

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    جانورشناسی طوطی‌کاکُلیان، کاکاتوان، طوطی‌ کاکلی
    • - The cockatoo squawked loudly in its cage.
    • - طوطی‌کاکلیان با صدای بلند در قفسش جیغ می‌زد.
    • - I saw a beautiful white cockatoo at the zoo.
    • - من یک کاکاتوان سفید زیبا در باغ‌وحش دیدم.
    • - My grandmother has a pet cockatoo that can mimic human speech.
    • - مادربزرگم یک طوطی کاکلی خانگی دارد که می‌تواند گفتار انسان را تقلید کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت cockatoo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cockatoo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cockatoo

لغات نزدیک cockatoo

پیشنهاد بهبود معانی