فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Collude

kəˈluːd kəˈluːd

گذشته‌ی ساده:

colluded

شکل سوم:

colluded

سوم‌شخص مفرد:

colludes

وجه وصفی حال:

colluding

معنی و نمونه‌جمله

verb - intransitive

ساخت و پاخت کردن، تبانی کردن، توطئه چیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He colluded with unions in trying to avoid paying taxes.

او با اتحادیه‌های کارگری که می‌کوشیدند از دادن مالیات شانه خالی کنند هم‌دستی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد collude

  1. verb conspire
    Synonyms:
    plot connive intrigue

ارجاع به لغت collude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «collude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/collude

لغات نزدیک collude

پیشنهاد بهبود معانی