با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Colonist

ˈkɑːlənist ˈkɒlənɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    colonists

معنی

noun
مستعمره‌نشین، کسی که در تأسیس مستعمره‌ای شرکت می‌کند، مهاجر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد colonist

  1. noun settler
    Synonyms: pilgrim, homesteader, colonial, pioneer

ارجاع به لغت colonist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colonist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colonist

لغات نزدیک colonist

پیشنهاد بهبود معانی