فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Colonize

ˈkɑːlənaɪz ˈkɒlənaɪz

گذشته‌ی ساده:

colonized

شکل سوم:

colonized

سوم‌شخص مفرد:

colonizes

وجه وصفی حال:

colonizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive adverb

تشکیل مستعمره دادن، ساکن شدن در، مهاجرت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

England colonized Australia.

انگلستان استرالیا را به‌صورت مستعمره خود درآورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد colonize

  1. verb settle
    Synonyms:
    settle people immigrate migrate transplant pioneer found conquer

ارجاع به لغت colonize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colonize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/colonize

لغات نزدیک colonize

پیشنهاد بهبود معانی