با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Colonize

ˈkɑːlənaɪz ˈkɒlənaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    colonized
  • شکل سوم:

    colonized
  • سوم شخص مفرد:

    colonizes
  • وجه وصفی حال:

    colonizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive adverb
تشکیل مستعمره دادن، ساکن شدن در، مهاجرت کردن
- England colonized Australia.
- انگلستان استرالیا را به‌صورت مستعمره خود درآورد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد colonize

  1. verb settle
    Synonyms: found, people, migrate, immigrate, transplant, pioneer, conquer

ارجاع به لغت colonize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «colonize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colonize

لغات نزدیک colonize

پیشنهاد بهبود معانی