با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید
خرید اشتراک

    Colonial

    kəˈloʊniəl kəˈləʊniəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adjective C1
    مستعمراتی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - colonial literature
    - ادبیات وابسته به دوران مستعمراتی (امریکا)
    - The colonials were against heavy taxes.
    - مهاجرنشینان با پرداخت مالیات‌های سنگین مخالف بودند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد colonial

    1. adjective pioneering, relating to a nonindependent or new territory
      Synonyms: crude, dependent, dominion, early American, emigrant, frontier, immigrant, new, outland, pilgrim, pioneer, prerevolutionary, primitive, provincial, puritan, territorial, transplanted, uncultured, unsettled, unsophisticated, wild
      Antonyms: modern, new

    ارجاع به لغت colonial

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «colonial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/colonial

    لغات نزدیک colonial

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار