با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Costar

American: ˈkostar British: ˈkostar
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive verb - intransitive
    (سینما و تئاتر و تلویزیون) هم‌بازیگر، هم‌بازی (هنرپیشه‌ای که به همراه هنرپیشه‌ی دیگر نقش اول را بر عهده دارد)
    • - Laurel and Hardy were costars.
    • - لورل و هاردی هم‌بازی بودند.
  • noun verb - transitive verb - intransitive
    (سینما و تئاتر و تلویزیون) همبازیگری کردن، نقش مشترک داشتن
    • - She costarred with some of the most famous actors of that era.
    • - او با برخی از معروف‌ترین هنرپیشگان آن زمان هم‌بازیگری کرد.(هم‌بازی شد)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت costar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «costar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/costar

لغات نزدیک costar

پیشنهاد بهبود معانی