(سینما و تئاتر و تلویزیون) همبازیگر، همبازی (هنرپیشهای که به همراه هنرپیشهی دیگر نقش اول را بر عهده دارد)
Laurel and Hardy were costars.
لورل و هاردی همبازی بودند.
(سینما و تئاتر و تلویزیون) همبازیگری کردن، نقش مشترک داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She costarred with some of the most famous actors of that era.
او با برخی از معروفترین هنرپیشگان آن زمان همبازیگری کرد.(همبازی شد)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «costar» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/costar