چشم های چین دار (معمولا چین و چروک دور چشم)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She had kind, crinkly eyes that smiled along with her mouth.
او چشمهای مهربان و چینداری داشت که همراه با دهانش میخندیدند.
His crinkly eyes showed his age, but also his good humor.
چشمان چین دار او سن او را نشان می داد، اما همچنین خوش اخلاقی او را.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crinkly eyes» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crinkly-eyes