فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cropper

ˈkrɑːpər ˈkrɒpə

معنی و نمونه‌جمله

noun

برداشت‌کننده محصول، ماشین موزنی، پرت شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Their financial plans came a cropper.

طرح‌های مالی آن‌ها با شکست مواجه شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cropper

  1. noun small farmers and tenants
    Synonyms:
    sharecropper sharecrop farmer

Idioms

come a cropper

1- واژگون شدن، از سر افتادن، نقش بر زمین شدن، کله معلق شدن 2- شکست خوردن، موفق نشدن، مردود شدن، ناکام شدن

ارجاع به لغت cropper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cropper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cropper

لغات نزدیک cropper

پیشنهاد بهبود معانی