فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cropper

ˈkrɑːpər ˈkrɒpə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    برداشت‌کننده محصول، ماشین موزنی، پرت شدن
    • - Their financial plans came a cropper.
    • - طرح‌های مالی آن‌ها با شکست مواجه شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cropper

  1. noun Small farmers and tenants
    Synonyms: sharecropper, sharecrop farmer

Idioms

  • come a cropper

    1- واژگون شدن، از سر افتادن، نقش بر زمین شدن، کله معلق شدن 2- شکست خوردن، موفق نشدن، مردود شدن، ناکام شدن

ارجاع به لغت cropper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cropper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cropper

لغات نزدیک cropper

پیشنهاد بهبود معانی