امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cuddly

ˈkʌdli ˈkʌdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
راحت، نوازش‌کن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cuddly

  1. adjective huggable, embraceable
    Synonyms:
    caressible cuddlesome kissable lovable plump snuggly soft warm
    Antonyms:
    despicable disgusting

ارجاع به لغت cuddly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cuddly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cuddly

لغات نزدیک cuddly

پیشنهاد بهبود معانی