فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Curtilage

ˈkɜːrtlɪdʒ ˈkɜːtɪlɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    حیاط، مضافات
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد curtilage

  1. noun The enclosed land around a house or other building
    Synonyms: yard, grounds

ارجاع به لغت curtilage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «curtilage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/curtilage

لغات نزدیک curtilage

پیشنهاد بهبود معانی