CX مخفف عبارت Customer Experience است.
تکنولوژی تجربهی مشتری (تصور، درک و برداشت شخصی مشتریان از یک برند یا یک محصول و ویژگیهای آن)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The CEO emphasized the importance of CX improvement.
مدیرعامل بر اهمیت بهبود تجربهی مشتری تأکید کرد.
Investing in CX can lead to higher sales and profits.
سرمایهگذاری روی تجربهی مشتری میتواند منجر به فروش و سود بیشتر شود.
The company focuses on improving CX to boost customer satisfaction.
این شرکت، بهمنظور افزایش رضایت مشتریان، بر بهبود تجربهی مشتری تمرکز دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «CX» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cx