با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Dartboard

ˈdɑːrtbɔːrd ˈdɑːtbɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    ورزش تخته‌دارت
    • - He threw his dart at the dartboard.
    • - دارت خود را به سمت تخته‌دارت پرتاب کرد.
    • - The dartboard hung on the wall.
    • - تخته‌دارت به دیوار آویزان بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dartboard

  1. noun A circular board of wood or cork used as the target in the game of darts
    Synonyms: dart board

ارجاع به لغت dartboard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dartboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dartboard

لغات نزدیک dartboard

پیشنهاد بهبود معانی