آخرین به‌روزرسانی:

De-emphasize

American: diˈemfəˌsaɪz British: diˈemfəˌsaɪz

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

تأکید نکردن، از تأکید انداختن، آسان‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Final examinations and memorization must be de-emphasized.

امتحان نهایی و از برکردن نباید مورد تأکید قرار گیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد de-emphasize

  1. verb to make less emphatic or obvious
    Synonyms:
    minimize understate play down tone down soft-pedal de-emphasise destress

ارجاع به لغت de-emphasize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «de-emphasize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/de-emphasize

لغات نزدیک de-emphasize

پیشنهاد بهبود معانی