گذشتهی ساده:
understatedشکل سوم:
understatedسومشخص مفرد:
understatesوجه وصفی حال:
understatingحقیقت را اظهار نکردن، دست کم گرفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He understated his income.
او در آمد خود را کمتر از آنچه بود نشان داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «understate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/understate