وافشاری، فشارزدایی، برداشت فشار، کاهش فشار هوا
a decompression chamber
اتاقک فشارزدایی
After a long day at work, I practiced deep breathing exercises for decompression.
بعداز یک روز طولانی در محل کار، تمرینات تنفس عمیق را برای برداشت فشار انجام دادم.
پزشکی (جراحی) فشارکاهی، رفع فشار، فشاربَرداری (عمل جراحی بهمنظور کاستن فشار)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Decompression therapy can help alleviate back pain.
درمان فشاربَرداری میتواند به کاهش کمردرد کمک کند.
Effective decompression of the spinal discs can help relieve symptoms of sciatica.
رفع فشار موثر دیسکهای ستون فقرات میتواند به تسکین علائم سیاتیک کمک کند.
کامپیوتر فشردهسازی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
Engineers use various algorithms for efficient data decompression in computer systems.
مهندسان از الگوریتمهای مختلفی برای فشردهسازی موثر دادهها در سیستمهای کامپیوتری استفاده میکنند.
The decompression of the image files
فشردهسازی فایلهای تصویری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «decompression» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decompression