فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Dollar

    ˈdɑːlər ˈdɒlə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      dollars
    ذخیره در لغات برگزیده

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable A1
    دلار، (علامت اختصاری آن $ است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - $50
    - پنجاه دلار
    - the dollar value of a commodity
    - ارزش دلاری یک جنس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dollar

    1. noun paper money
      Synonyms:
      currency bill note legal tender folding money greenback buck single one-spot bank note certificate clam cucumber ace
      Antonyms:
      coin change

    ارجاع به لغت dollar

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dollar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dollar

    لغات نزدیک dollar

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه