آخرین به‌روزرسانی:

Earshot

ˈɪrʃɑːt ˈɪəʃɒt

معنی و نمونه‌جمله

noun

صدارس، گوش‌رس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

We came within the earshot of the thieves.

آن‌قدر به دزدان نزدیک شدیم که صدای آن‌ها را می‌شنیدیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد earshot

  1. noun range of audibility
    Synonyms:
    sound hearing earreach

ارجاع به لغت earshot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «earshot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/earshot

لغات نزدیک earshot

پیشنهاد بهبود معانی