۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Electrocute

ɪˈlektrəkjuːt ɪˈlektrəkjuːt

گذشته‌ی ساده:

electrocuted

شکل سوم:

electrocuted

سوم‌شخص مفرد:

electrocutes

وجه وصفی حال:

electrocuting

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive

آمیزواج با برق کشتن، مردن در اثر برق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The wire fell on him and he was electrocuted.

سیم روی او افتاد و او در اثر برق گرفتگی درگذشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد electrocute

  1. verb execute
    Synonyms:
    put to death kill by electric shock fry give the chair put in the electric chair

سوال‌های رایج electrocute

گذشته‌ی ساده electrocute چی میشه؟

گذشته‌ی ساده electrocute در زبان انگلیسی electrocuted است.

شکل سوم electrocute چی میشه؟

شکل سوم electrocute در زبان انگلیسی electrocuted است.

وجه وصفی حال electrocute چی میشه؟

وجه وصفی حال electrocute در زبان انگلیسی electrocuting است.

سوم‌شخص مفرد electrocute چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد electrocute در زبان انگلیسی electrocutes است.

ارجاع به لغت electrocute

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electrocute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/electrocute

لغات نزدیک electrocute

پیشنهاد بهبود معانی