احساساتی کردن، دچار احساسات کردن، تحتتأثیر احساسات قرار گرفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He tried to emotionalize the audience.
او کوشید که احساسات حاضران را برانگیزد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «emotionalize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/emotionalize