نمونه، نماینده، تجسم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The film is epitomic of the challenges faced by youth today.
این فیلم نمونهای از چالشهای جوانان امروز است.
The architecture of the building is epitomic of the Gothic style.
معماری این ساختمان تجسمی از سبک گوتیک است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «epitomic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/epitomic