فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Experiencer

ɪkˈspɪriənsər ɪkˈspɪəriən.sə

شکل جمع:

experiencers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

(فرد) تجربه‌گر، تجربه‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The experiencer of the event shared their feelings with the group.

تجربه‌کننده‌ی این رویداد احساسات خود را با گروه در میان گذاشت.

As an experiencer of various cultures, she had many stories to tell.

به‌عنوان تجربه‌گر فرهنگ‌های مختلف، داستان‌های زیادی برای گفتن داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت experiencer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «experiencer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/experiencer

لغات نزدیک experiencer

پیشنهاد بهبود معانی