فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Eyeglasses
ˈaɪˌɡlæsɪz
ˈaɪˌɡlɑːsɪz
توضیحات:
همچنین می‌توان از glasses به‌جای eyeglasses استفاده کرد.
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
plural
انگلیسی آمریکایی عینک
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She cleaned her eyeglasses with a soft cloth.
او عینکش را با پارچه‌ای نرم تمیز کرد.
Without her eyeglasses, she struggled to see the board.
بدون عینکش، به‌سختی می‌توانست تخته را ببیند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
The store offers a wide selection of stylish eyeglasses.
این فروشگاه طیف گسترده‌ای از عینک‌های شیک را ارائه می‌دهد.
مترادف و متضاد eyeglasses
-
noun glasses; two small pieces of specially made glass or transparent plastic worn in front of the eyes to improve sight and held in place with a frame that reaches back over the earsSynonyms:glasses spectacles specs pair of glasses shades sunglasses reading glasses contact lenses contacts goggles bifocals trifocals monocle pince-nez lorgnette cheaters
ارجاع به لغت eyeglasses
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «eyeglasses» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eyeglasses