دورهمی خانوادگی، تجدیددیدار خانوادگی (بعداز مدتها دوری)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Everyone is invited to the family reunion.
همه به دورهمی خانوادگی دعوت شدهاند.
She shared memories from the last family reunion.
او از آخرین دورهمی خانوادگی خاطراتی را تعریف کرد.
Planning the family reunion takes a lot of effort.
برنامهریزی برای تجدیددیدار خانوادگی نیازمند تلاش بسیاری است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «family reunion» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/family-reunion