آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Faunally

ˈfaɪnəli ˈfaɪnəli

معنی faunally | جمله با faunally

adverb

از نظر جانوری، به روش جانوری، به‌شکل جانوران

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The forest came alive faunally at dusk.

جنگل در غروب از نظر جانوری زنده شد.

She danced faunally through the meadow.

او به‌شکل جانوران در میان چمنزار رقصید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت faunally

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «faunally» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/faunally

لغات نزدیک faunally

پیشنهاد بهبود معانی