فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Fauna

ˈfɑːnə ˈfɔːnə

شکل جمع:

faunas

توضیحات:

همچنین در حالت جمع می‌توان از faunae به‌جای faunas استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

زیست‌شناسی زیاگان، زیا، حیوانات (یک اقلیم یا یک دوره‌)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the fauna of North America

زیاگان آمریکای شمالی

Alborz Mountain's flora and fauna

حیوانات و گیاهان کوه‌های البرز

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fauna

  1. noun a living organism characterized by voluntary movement
    Synonyms:
    animal creature beast brute animate being
  1. noun all the animal life in a particular region or period
    Synonyms:
    zoology
    Antonyms:
    flora

ارجاع به لغت fauna

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fauna» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fauna

لغات نزدیک fauna

پیشنهاد بهبود معانی