فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Faux

foʊ foʊ fəʊ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

دروغین، مصنوعی، ساختگی، بدلی، کاذب، ریاکارانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She wore a faux fur coat to stay warm in the chilly weather.

او یک کت خز مصنوعی پوشیده بود تا در هوای سرد گرم بماند.

The restaurant served delicious vegan dishes made with faux meat substitutes.

در این رستوران غذاهای وگان خوشمزه‌ای سرو می‌شد که با جایگزین‌های گوشت مصنوعی درست شده بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد faux

  1. adjective not genuine or real; being an imitation of the genuine article
    Synonyms:
    fake false imitation simulated

ارجاع به لغت faux

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «faux» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/faux

لغات نزدیک faux

پیشنهاد بهبود معانی