با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Frankfurt

ˈfræŋkfərt ˈfrænkfət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    جغرافیا فرانکفورت (بزرگ‌ترین شهر ایالت هسن در آلمان و پنجمین شهر بزرگ این کشور)
    • - Frankfurt is a major financial center in Germany.
    • - فرانکفورت یکی از مراکز مهم مالی در آلمان است.
    • - Frankfurt is one of Germany's most vibrant cities.
    • - فرانکفورت یکی از پرجنب‌وجوش‌ترین و پرتلاطم‌ترین شهرهای آلمان است.
  • noun countable
    غذا و آشپزی (با حرف کوچک) فرانکفورت (=فرانکفورتر) (سوسیس دودی نازک پخته‌شده از گوشت گاو یا گوساله یا خوک در یک پوشش روده‌ی گوسفند)
    • - I enjoyed a delicious frankfurt.
    • - از فرانکفورت خوشمزه لذت بردم.
    • - I had a Frankfurt for breakfast.
    • - صبحانه فرانکفورت خوردم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت frankfurt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frankfurt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frankfurt

لغات نزدیک frankfurt

پیشنهاد بهبود معانی