امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Freya

ˈfreɪə freya
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

(اسطوره‌ی نورس) فرایا (خواهر فرای و دارگونه‌ی عشق و زیبایی) (Freyja هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد freya

  1. noun (Norse mythology) goddess of love and fecundity; daughter of Njorth and sister of Frey
    Synonyms:
    freyja

ارجاع به لغت freya

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freya» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/freya

لغات نزدیک freya

پیشنهاد بهبود معانی