تجمع غیررسمی، گفتوگوی عمومی، محاورهی غیررسمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She enjoyed the lively gabfest at the coffee shop.
او از گفتوگوی عمومی پرهیجان در کافیشاپ لذت برد.
The weekend gabfest brought together friends from all over the city.
تجمع غیررسمی آخرهفته دوستانی را از سراسر شهر گرد هم آورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gabfest» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gabfest