فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Small Talk

ˈsmɒltɔːk smɔːltɔːk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

خوش‌وبش (مکالمه‌ی تقریباً رسمی و کوتاه درباره‌ی موضوعات غیراساسی و غیرمهم به‌ویژه در مناسبت‌های اجتماعی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Small talk can be a good way to break the ice in a social setting.

خوش‌وبخش می‌تواند راه خوبی برای شکستن یخ در موقعیت اجتماعی باشد.

I always struggle to come up with topics for small talk.

من همیشه تلاش می‌کنم تا موضوعاتی را برای خوش‌وبش مطرح کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد small talk

  1. noun chit-chat
    Synonyms:
    conversation chat chatter gossip talk idle talk casual conversation table talk babble prattle gab jabber blather yakking idle chatter light talk trivial conversation rumors pleasantry polite remark chitchat beauty-parlor chitchat blab

ارجاع به لغت small talk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «small talk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/small-talk

لغات نزدیک small talk

پیشنهاد بهبود معانی