گذشتهی ساده:
gerrymanderedشکل سوم:
gerrymanderedسومشخص مفرد:
gerrymandersوجه وصفی حال:
gerrymanderingآمیزواج سیاست دستکاری کردن حوزهی انتخابی، تغییر دادن مرزهای انتخاباتی، تقسیم کردن حوزههای انتخاباتی (برای منافع سیاسی)
ترکیب کلمههای Elbridge Gerry و salamander است.
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آمیزواج
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The politician tried to gerrymander his district before the election.
سیاستمدار قبلاز انتخابات تلاش کرد حوزهی انتخابیه خود را دستکاری کند.
Gerrymandering undermines the fairness of democratic elections.
تغییر دادن مرزهای انتخاباتی، عدالت انتخابات دموکراتیک را تضعیف میکند.
گذشتهی ساده gerrymander در زبان انگلیسی gerrymandered است.
شکل سوم gerrymander در زبان انگلیسی gerrymandered است.
وجه وصفی حال gerrymander در زبان انگلیسی gerrymandering است.
سومشخص مفرد gerrymander در زبان انگلیسی gerrymanders است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gerrymander» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gerrymander