گذشتهی ساده:
gerrymanderedشکل سوم:
gerrymanderedسومشخص مفرد:
gerrymandersوجه وصفی حال:
gerrymanderingتقسیم حوزههای انتخاباتی و غیره بهطور غیرعادلانه، بهطور غیرعادلانه تقسیم کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gerrymander» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gerrymander