فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Get Stuck In

ɡɛt stʌk ɪn ɡɛt stʌk ɪn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

idiom

مشتاقانه شروع به کاری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The food looks good. Grab a plate and get stuck in.

غذا به نظر خوشمزه می‌آید؛ یک بشقاب بیاور و مشتاقانه شروع به خوردن کن.

Don’t wait for me—get stuck in.

منتظر من نشو شروع کن.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد get stuck in

  1. phrasal verb dedicate a large amount of effort towards

ارجاع به لغت get stuck in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get stuck in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-stuck-in

لغات نزدیک get stuck in

پیشنهاد بهبود معانی