سپری شدن، گذشتن (زمان)، عبور کردن، رد شدن، گذشتن (شخص و غیره)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
The days go by slowly when you're waiting for something exciting to happen.
وقتی که منتظر اتفاقی هیجانانگیز هستید، روزها بهآرامی میگذرند.
The bus just went by without stopping.
اتوبوس بدون توقف عبور کرد.
طبق چیزی عمل کردن، بر اساس چیزی رفتار کردن، پیروی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I prefer to go by the advice of my doctor when it comes to my health.
ترجیح میدهم در مورد سلامتیام به توصیهی پزشکم عمل کنم.
It's best to go by the recommendations of experts when choosing a new car.
در انتخاب خودروی جدید بهتر است از توصیههای کارشناسان پیروی کنید.
شناخته شدن (به نامی خاص)
In the office, he goes by the nickname "Mr. Honest".
او در اداره با نام مستعار «آقای صادق» شناخته میشود.
In the art world, the artists often goes by their pseudonym to maintain anonymity.
در دنیای هنر، هنرمندان اغلب با نام مستعار شناخته میشوند تا ناشناس بمانند.
بر اساس چیزی قضاوت کردن، طبق چیزی حکم کردن، مبنا را بر چیزی قرار دادن
It's not fair to just go by appearances; you should get to know someone before forming an opinion about them.
عادلانه نیست که فقط بر اساس ظاهر قضاوت کنید. باید پیش از اینکه در مورد کسی نظر بدهید، آنها را بشناسید.
It's important to go by the facts and evidence when making a decision, rather than relying on rumors or hearsay.
مهم است که هنگام تصمیمگیری، به جای تکیه بر شایعات یا شنیدهها، حقایق و شواهد را مبنا قرار دهید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go by» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-by-2