Goblin Mode

آخرین به‌روزرسانی:
  • Informal Slang
    (نوعی از رفتار تنبلی و شلختگی فرد بدون اینکه عذاب وجدانی از آن داشته باشد و معمولاً در تضاد با هنجارها یا انتظارات اجتماعی قرار می‌گیرد) حالتِ گابلین، وضعیتِ گابلین
    • - This weekend, I was in goblin mode and ate a bucket of ice cream while sitting in shorts and watching some shows.
    • - این آخر هفته، من توی حالت گابلین بودم و در حالی که با شلوارک نشسته بودم و داشتم چند تا برنامه‌ رو نگاه می‌کردم؛ یه سطل بستنی خوردم.
    • - Goblin mode is considered to be the opposite of those kinds of behavior that are considered to be healthy.
    • - وضعیتِ گابلین در تضاد با آن دسته از کردارها و رفتارهایی است که سالم تلقی می‌شوند.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک goblin mode

پیشنهاد و بهبود معانی