شکل جمع:
goodiesاین لغت بهصورتِ goodie نیز نوشته میشود.
از این لغت معمولاً در حالت جمع (goodies) استفاده میشود.
چیز خوردنی، خوراکی دلچسب، چیزی که خوردنش لذتبخشه
The shelf was full of goodies.
طاقچه پر از خوردنیهای لذتبخش بود.
a basket of goodies for the children
یه سبد از خوردنیها برای بچهها
We bought lots of goodies for the picnic.
برای پیکنیک یه عالمه خوراکی دلچسب خریدیم.
انگلیسی بریتانیایی (بهویژه در فیلم یا کتاب یا داستان) آدم خوب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
It's one of those films where you don't know until the last moment who are the goodies and who are the baddies.
این فیلم از اون دسته فیلمهاست که تا لحظهی آخر نمیدونی کدوم آدمها خوبن و کدومها بد.
I like the goodies of the film.
آدمهای خوب داستان رو دوست دارم.
(بهویژه توسط بچهها برای نشاندادن لذت) اوه چقدر خوبه!
Oh goody! Chocolate cake.
اوه چقدر خوبه! کیک شکلاتی.
Oh goody! Pizza.
اوه چقدر خوبه! پیتزا.
(هر چیزی که جذاب باشد و مردم بخواهند داشته باشند) چیز جذاب و خواستنی
We're giving away lots of free goodies—T-shirts, hats and posters!
ما یه عالمه چیزهای جذاب رو تقدیم میکنیم؛ تیشرت، کلاه و پوستر!
The competition gives you the chance to win all sorts of goodies.
این رقابت بهت این شانس رو میده که انواع چیزهای جذاب و خواستنی رو برنده بشی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «goody» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/goody