با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Goodwill

ˌɡʊdˈwɪl ˌɡʊdˈwɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    خوش‌نیتی، حسن‌نیت، حسن‌ تفاهم
    • - Success in the negotiations depends on goodwill.
    • - موفقیت مذاکرات به حسن‌نیت بستگی دارد.
    • - goodwill and openness
    • - گشاده‌رویی و خوش‌نیتی
  • noun uncountable
    (نوعی دارایی نامشهود مانند ارزش برند شرکت و مشتریان وفادار زیاد و روابط خوب با مشتریان و غیره) سرقفلی
    • - The company's assets are worth £200 million, plus goodwill.
    • - ارزش دارایی‌های این شرکت ۲۰۰ میلیون پوند به‌علاوه‌ی سرقفلی است.
    • - Charitable endeavors are important to us in terms of goodwill.
    • - فعالیت‌های خیریه از نظر سرقفلی برای ما اهمیت دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد goodwill

  1. noun kindliness
    Synonyms: altruism, amity, benevolence, brownie points, charity, comity, cordiality, favor, friendliness, friendship, generosity, good deed, good side of, helpfulness, rapport, right side of, sympathy, tolerance
    Antonyms: meanness

ارجاع به لغت goodwill

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «goodwill» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/goodwill

لغات نزدیک goodwill

پیشنهاد بهبود معانی