آمیزواج عصبانی از شدت گرسنگی، عصبی در اثر گرسنگی (ترکیب کلمات angry و hungry)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My sister gets really hangry if she doesn't eat breakfast in the morning.
خواهرم اگر صبحها صبحانه نخورد، در اثر گرسنگی واقعا عصبی میشود.
It's best not to talk to her when she's hangry.
بهتر است وقتی به خاطر گرسنگی عصبانی است، با او صحبت نکنی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hangry» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hangry