گذشتهی ساده:
harvestedشکل سوم:
harvestedسومشخص مفرد:
harvests(محصول) برداشت
timber harvesting
برداشت چوب
When maize cultivation was introduced it was probably the females who did the growing and harvesting of the crops.
هنگامیکه کشت ذرت معرفی شد، احتمالاً این زنان بودند که کشت و برداشت محصولات را انجام میدادند.
پزشکی برداشت، جمعآوری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There is a lot of controversy surrounding the harvesting of stem cells.
بحثهای زیادی پیرامون برداشت سلولهای بنیادی وجود دارد.
Large-scale harvesting of eggs from women can be medically risky.
برداشت زیاد تخمک از زنان میتواند از نظر پزشکی مخاطرهآمیز باشد.
(اطلاعات) جمعآوری
The company has been accused of unauthorised data harvesting from social media accounts.
این شرکت به جمعآوری غیرمجاز دادهها از حسابهای رسانههای اجتماعی متهم شده است.
the harvesting of user information
جمعآوری اطلاعات کاربران
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «harvesting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/harvesting